شوخی کثیف
بچه که بودم آرزو داشتم یه آدم حسابی بشم واسه خودم.یه نویسنده ی مشهور یا یه دانشمندی چیزی.یکم که بزرگتر شدم و با واقعیتای زندگی آشنا شدم،آرزوم این شد که حداقل دکتری،مهندسی چیزی از آب در بیام.کمی که بزرگتر شدم رسیدم به الانم که آرزو که نه،امیدوارم بتونم این درس کوفتیو تموم کنم و یه کاری بکنم آخه.خسته شدم از این بطالت...ااااااااااااه.
نظرات شما عزیزان: